نرمش قهرمانانه، درسی از سیره معصومین
علیبن موسیالرضا فقط بدین شرط ولیعهدی را پذیرفت که در هیچیک از شئون
حکومت دخالت نکند و به جنگ و صلح و عزل و نصب و تدبیر امور نپردازد. امام
در همان حال که نام ولیعهد داشت و قهراً از امکانات دستگاه خلافت نیز
برخوردار میبود، چهرهای به خود میگرفت که گویی با دستگاه، مخالف است؛ نه
امری، نه نهیی، نه تصدی مسئولیتی و نه هیچگونه توجیهی برای کارهای
دستگاه.
«نرمش قهرمانانه» اصطلاحی است که رهبر انقلاب با استفاده از آن در یک سال
گذشته، طراحی و هدایت استراتژی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را در
مواجهه با کشورهای ۱+۵ در موضوع پروندهی هستهای مشخص کردهاند. پیش از
این نیز ایشان در سال ۱۳۷۵ و در دیدار با مسئولان وزارت خارجه و نمایندگان
سیاسی کشور، عرصهی دیپلماسی را «میدان نرمشهای قهرمانانه» خوانده بودند،
اما این تعبیر را اولینبار برای تدبیر امام حسن علیهالسلام و پذیرش صلح
در برابر معاویه به کار برده بودند و آن را «پرشکوهترین نرمش قهرمانانهی
تاریخ» نامگذاری کرده بودند.
به نظر میرسد اینگونه «مانور هنرمندانه» در سیرهی دیگر ائمه
علیهمالسلام نیز قابل ملاحظه و تطبیق باشد و ماجرای «پذیرش ولایتعهدی توسط
امام رضا علیهالسلام» از دیگر مصادیق آن است. البته قطعاً و لزوماً در
نمونهیابیهای تاریخی و در اینگونه استفادهها و درسگرفتنها برای
امروز، باید به «وجه شباهت» توجه داشت و از تطبیق در دیگر موارد خودداری
نمود. امام رضا علیهالسلام در مانور هنرمندانهی پذیرش ولایتعهدی (البته
به زور تهدید مأمون)، هدف کلانی را مد نظر قرار داده بودند (که توضیح
خواهیم داد) و با استفاده از این نرمش در مقابل حکومت طاغوت، نهایتاً موفق
به تحقق اهدافی کلان و پیشبرد خط اصلیای شدند که دیگر ائمه علیهمالسلام
هم دنبال آن بودند.